دوره 1، شماره 1 - ( 10-1402 )                   جلد 1 شماره 1 صفحات 45-40 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Andalib A. Pathology of Revitalizing Deteriorated Urban Fabrics in Iran from the Perspective of Balanced Renovation theory. JORS 2024; 1 (1) :40-45
URL: http://jors-sj.com/article-1-25-fa.html
عندلیب علیرضا. آسیب‌شناسی نوسازی بافت‌های فرسوده شهری در ایران از منظر نظریه نوسازی متوازن. مکتب احیاء. 1402; 1 (1) :40-45

URL: http://jors-sj.com/article-1-25-fa.html


دانشیار گروه شهرسازی، دانشکدۀ عمران، معماری و هنر، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
چکیده:   (2499 مشاهده)
بافت‌های فرسوده شهری در چند دهه اخیر به صورت مشکل حادی در کشور بروز کرده است. از یک سو، گسترش فرسودگی بافت‌های شهری و از سوی دیگر، روند کند نوسازی این بافت‌ها به صورت نامتوازن موجب پیدایش مشکلات جدیدی برای شهرهای کشور شده است. آنچه در آسیب‌شناسی نوسازی این بافت‌ها  روشن می‌شود این است که عدم توازن و ناهماهنگی در ابعاد مختلف اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و عوامل دیگر مشابه آن موجب بروز اختلال یا قطع اتصال با شبکه‌ها و جریان‌های توسعه شهری شده و فرسودگی در مناطق آسیب‌پذیر و مستعد را رقم زده است. به این ترتیب، می‌توان گفت که بافت‌های فرسوده شهری یا پهنه‌های شهری جامانده، مولود شهرسازی ناعادلانه و توسعه شهری نامتوازن است. به همین دلیل نیز تاکنون در مجموع، نتوانسته است روند نوسازی را با روند فرسودگی، متوازن سازد. چهار مانع اصلی عدم موفقیت نوسازی متوازن عبارت‌اند از: ابهام درشناخت مفاهیم اساسی و مبنایی نوسازی (فقر دانش و نبود پشتوانه‌های نظری)، وجود تعارضات درنظام حکمرانی مدیریت نوسازی و نبود برنامه راهبردی- اجرایی نوسازی، نبود مشارکت فعال (کنشگران) جوامع مخاطب نوسازی به‌ویژه مردم در سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی و اجرای طرح‌ها (بی‌اعتمادی به وعده‌ها، برنامه‌ها و مدیریت نوسازی) و بی‌ثباتی رویکردهای مدیریتی، ناتوانی در هماهنگی بخش‌ها و ضعف متولیان در هماهنگ‌سازی بخش‌ها و دستگاه‌های متولی (عدم شفافیت فرایندها). با این روند می‌توان نتیجه گرفت که تداوم جاماندگی بافت فرسوده از سایر بافت‌های شهری منجر به «واماندگی»، «زوال» یا «فروپاشی» بافت‌های جامانده می‌شود. به عبارت دیگر، زوال یا فروپاشی بافت درچنین حالتی به معنای قرارگرفتن این بافت‌ها در نقطه بی‌بازگشت نوسازی است. به همین جهت، نیازمند گشودن راهی به منظور مداخله عقلانی، علمی و هوشمندانه در بافت‌های فرسودۀ شهری کشور هستیم که با تکیه بر سه بینش و خِرد پایۀ نوسازی «عدالت‌بنیان»، نوسازی «مردم‌پایه» و نوسازی «محله‌محور»، نوسازی متوازن بافت‌های فرسودۀ شهری بافت‌های فرسوده را سامانی نو بخشد. با توجه به بینش‌های اساسی و خِردهای پایه سه‌گانه، نوسازی متوازن که در پی گشودن راهی به منظور مداخله عقلانی، علمی و هوشمندانه در بافت‌های فرسودۀ شهری کشور باشد، نیازمند تدوین اصولی است. اصولی که می‌توان کلیه هدف‌‌گذاری‌ها، برنامه‌ریزی‌ها، اقدامات و عملکرد‌های نوسازی بافت‌های فرسوده شهری را در آن چهارچوب مورد عمل و ارزیابی قرار داد. نظام تدبیر مدیریت نوسازی بافت‌های فرسوده شهری بیش از هر چیز نیازمند اصول «همه‌جانبه‌نگری»، «توازن فکری و عملی» و «عقلانیت توأم با هوشمندی» در برون‌رفت از معضل بافت‌های فرسوده شهری کشور و رونق‌بخشی نوسازی این بافت‌هاست. در این صورت دست‌یابی به هدف نوسازی متوازن بافت‌های فرسوده محقق و توسعه شهری نیز متوازن می‌شود.
واژه‌های کلیدی: نوسازی، متوازن، فرسودگی، بافت فرسوده.
متن کامل [PDF 701 kb]   (101 دریافت)    
نوع مقاله: پژوهشي | موضوع مقاله: تخصصي
دریافت: 1402/10/19 | پذیرش: 1402/10/1 | انتشار: 1402/10/1

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.