دانشیار گروه مرمت و احیاء بناها و بافتهای تاریخی، دانشکدۀ حفاظت و مرمت، دانشگاه هنر اصفهان، اصفهان، ایران
چکیده: (345 مشاهده)
جهان با بحرانهای پیچیدۀ اقلیمی، زیستمحیطی، اجتماعی و تمدنی روبروست. حفاظت از منابع طبیعی، اکوسیستمها و میراث فرهنگی جوامع بهعنوان ارکان اساسی توسعۀ پایدار، نهتنها به تقویت هویت ملی و ارزشهای فرهنگی میپردازد، بلکه نقش محوری در پایداری زیستمحیطی و مدیریت منابع تجدیدناپذیر ایفا میکند. این حفاظت طیف گستردهای از عناصر، از جمله کوهها، جنگلها، درهها، دریاچهها و رودخانهها، مزارع، بناهای تاریخی، محوطههای باستانی، مکانهای عامالمنفعه و میراث معاصر، میراث صنعتی و فضاهای سبز شهری و مناظر فرهنگی و غیره را در بر میگیرد. این عناصر بهعنوان سرمایههای طبیعی و فرهنگی، ضمن حفظ هویت تاریخی و فرهنگی جوامع، در توسعۀ پایدار نیز نقش محرک داشته و منافع عمومی را تامین میکنند. ضرورت حفظ، مرمت و احیای مکانها و مناظر تاریخی بر کسی پوشیده نیست؛ اما پرسش اصلی اینجاست که چرا اصول حفظ و احیای مکانهای تاریخی به درون خودش محدود شده و به بیرون و به توسعههای معاصر تعمیم نیافته است؟ کوتاه شدن عمر بناهای جدید، منقضیشدن زودهنگام تاریخ مصرف بناهای نوساز، همراه با تخریبهای بیرویۀ ساختمانها با طول عمر کم و زیاد، بار سنگینی بر محیط زیست تحمیل کرده است. به عبارت دیگر، تخریب ساختمانها به معنای هدردادن منابع و انرژیهای تجسدیافته و آغاز مجدد چرخۀ استخراج منابع و مصرف انرژی است که در نهایت به تخریب بیشتر محیط زیست منجر خواهد شد. بنابراین، جهان امروز بیش از هر زمان دیگری نهتنها نیازمند نگهداری، مرمت و حفاظت از میراث تاریخی و محیط مصنوع و طبیعی خود است بلکه ضرورت باز نگری در رویکردهای جاری معماری و شهرسازی و خانهسازی بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است.
اکنون زمان آن فرا رسیده که اصول حفاظت، مرمت و احیا که در کنوانسیونهای جهانی و منشورهای ملی و بینالمللی انعکاسیافته، فراتر از حوزههای تخصصی میراث فرهنگی، بهعنوان راهنمای برنامهریزیها و سیاستگذاریهای توسعۀ پایدار، از جمله معماری، شهرسازی، محیط زیست، مسکن و آمایش سرزمین مورد توجه ویژه قرار گیرد. این اصول بر احترام به محیط زیست، بستر طبیعی و زمینۀ فرهنگی و اجتماعی که اثر در آن شکل گرفته تأکید دارند، حداقل مداخله و حداکثری بهرهوری در محیط را تشویق میکنند، بازگشتپذیری و قابلیت انعطافپذیری طرحها و تصمیمات را میطلبند، بر پایداری، انسجام و کلنگری پافشاری میکنند، بر اصالت، سادگی، خوانایی و استفاده از مصالح و فنون سازگار و بومآورد اصرار، و بر احترام به ساختارها و تجربۀ زیستۀ گذشته برای بهرهبرداری نسل حال و آینده و بر تدوام و مدیریت تغییر و تأمین منافع عموم و موارد بسیاری دیگر از این دست تأکید میورزند. با اجراییشدن چنین اصولی، میتوان به تعادلی پایدار بین نیازهای نسل حاضر و آیندگان دست یافت، از هدر رفت منابع جلوگیری کرده و به حفظ هویت فرهنگی، محیط زیست و توسعۀ پایدار امیدوار بود.
انتظار میرود مسئولین به مسئلۀ حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی و نقش آن در توسعۀ پایدار، نهتنها بهعنوان یک مسئولیت مدنی بلکه یک ضرورت استراتژیک بنگرند و با اتخاذ سیاستهای مناسب، از میراث فرهنگی، تاریخی و طبیعی کشور پاسداری کنند. تدوین قوانین و مقررات، تخصیص بودجههای کافی برای مرمت و نگهداری مکانها و مناظر تاریخی، معاصر و داراییهایی که با کاهش عملکرد و بهرهوری مواجه هستند، افزایش آگاهی عمومی و مشارکت مردم در حفاظت از میراث و محیطهای طبیعی و انسانی از جمله اقداماتی است که میتوان در زمینه به سرانجام رساند.
نوع مقاله:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1403/8/1 | پذیرش: 1403/8/1 | انتشار: 1403/8/2